و خود بعنوان پيشواي خرمدينان سر به شورش عليه اشغالگران عرب گذاشت . بابك براي تامين رفاه هم وطنان خويش دست به اقداماتي زد كه از جمله ي آن ها مي توان به منع كردن ازدواج دو زن با يك مرد اشاره داشت . فرهنگ ناشايستي كه پس از حمله ي اعراب ، گريبان فرهنگ پارسي را گرفته بود و اقدام روشنفكرانه ي ديگر او واگذاري چراگاه ها و مراتع و مزارع به مردم بود تا سلطه ي شوم فئوداليسم عرب ريشه كن گردد بابك سردار ايران در آغاز قرن دوم و به عبارتي در سال 200 ق جنبش خود را رسما آغاز كرد . ‌‍« ابن حزم » مينويسد ايرانيان از نظر وسعت ممالك و فزوني نيرو بر همه ملتها برتري داشتند . مركز فعاليت بابك در آذربايجان بود . به گزارش « بلازري » در حاكميت ابن فيس اعراب گروه گروه به آذربايجان خيزش ميكردند و اموال و زمينهاي آنان را تصرف كردند . طبق تاريخي بخارا از اعراب چنين ميگويد : مردي وي را دو دختر بود كه « ورقا ابن نصر » هر دو دختر را بيرون كشيد . مرد گفت : از بين اين شهر بزرگ چرا دختران مرا ميبري ؟ مرد عرب جواب نداد و اعتنايي نكرد . پدر بجست و كاردي بزد و بر شكمش فرو برد . خبر به سران قبيله رسيد و تمام مرداني كه در آن روستا قادر به جنگ بودند به جهت تنبيه توسط اعراب وحشي كشته شدند . ابومسلم شرق ايران را از اعراب پاكسازي كرده بود و آذربايجان همچنان در قدرت اعراب بود . بنابراين بابك برخواست و به پشتوانه مردم دست به نهضتي زد كه در تاريخ هميشه جاويد ماند نخستين درگيري سپاه مامون با بابك در سال 204 ق گزارش شده است و نتيجه اين جنگ پيروزي بابك شد . سال ديگر مجددا لشگري از اعراب براي مبارزه با بابك عازم آذربايجان شد و در نتيجه سپاه عرب در سال 206 ق توسط بابك به كلي درهم كوبيده شد . بعد از آن در سالهاي 206 تا 212 هر سال سپاه عباسي عازم جنگ با بابك شدند كه هربار شكست خوردند . در سال 209 ق در دو نبرد بزرگ دو تن از فرماندهان برجسته مامون به قتل رسيدند . در سال 212 ق محمد ابن حميد طوسي با سمت والي آذربايجان اعزام شد و سپاه بزرگي در اختيارش گذاردند تا به كار بابك خاتمه دهد ، محمد بن حميد نزديك به دو سال با بابك درگير جنگ بود كه در نهايت در ربيع الاول 214 ق  خرداد 208 ش محمد ابن حميد در كنار روستاي بهشت آباد كشته شد و سپاه او به كلي منهدم گشت . بعد از اين پيروزي هاي چشمگير بابك به گفته تاريخ طبري مردم تا اصفهان و همدان به جنبش او پيوستند . در آن زمان مامون در سال 18 رجب 218 ق درگذشت و برادرش معتصم به  جايش نشست . او بلافاصله لشگري به غرب ايران گسيل كرد كه به گفته تاريخ طبري در اواخر اين سال شصت هزار نفر از روستاييان همدان را قتل عام كردند . ولي در نهايت بابك سپاه معتصم را شكست داد و مرز فعاليت بابك تا بغداد هم رفت و معتصم از بيم حمله بابك به كاخش محل خود را به سامرا منتقل نمود و آنجا در آبنده پايتخت دولت عباسي شد . در آن زمان معتصم مبارزه با بابك را به دست يك شاهزاده ايراني فراري كه به وي پناه آورده بود به نام افشين داد كه از خاندان ساساني بود . افشين كه به دستور معتصم قصد جان بابك را كرده بود تصميم به جنگ با وي كرد ولي از آنجا كه ميدانست در اين جنگ بايد تعداد زيادي از هموطنان خود را بكشد دست به گفتگو زد و از مردم خواست كه تسليم وي گردند . به گفته تاريخ طبري تعداد زيادي از مردم كه از جنگ و كشتار به تنگ آمده بودند تسليم افشين شدند و افشين در يورشي به سپاه بابك تعداد زيادي از آنها را كشت ( زمستان 214 ش ) و بابك مجبور به فرار گشت . به مناسبت مناطق كوهستاني و سرما افشين به برزند برگشت . بعد از گذشت دو سال ( در سال 216 ش ) بابك موفق به جمع آوري سپاه ديگري شد و آماده مقابله با افشين گشت و بعد از چندين نبرد با افشين هر دو تصميم به صلح كردند و در زماني كه براي گفتگو به مكاني نزديك شده بودند تيپهاي سپاه افشين وارد شهر شدند و آتش گشودند و شهر را ويران ساختند عده كثيري كشته شدند ( به طوري كه بعد از گذشت سه روز اثري از شهر به جا نماند ) گروهي بر فراز قلهي بابك رفتند و پرچم اسلام را در آنجا برافراشتند . در نتيجه خبر به بابك رسيد و او مكان گفتگو و صلح را ترك كرد و خود را به شهر رساند . ولي دير شده بود و خانواده بابك از جمله پسرش اسير شده بودند . افشين پسر بابك را مجبور به نوشتن نامه اي كرد تا بنويسد كه بابك ( پدرش ) اگر تسليم شود به صلاح همگان است . نامه به دست بابك رسيد و او كه به همراه زن و مادر و يك برادرش به قصد ارمنستان سفر ميكرد با خواندن نامه برافروخته شد و گفت اگر آن جوان پسر من بود بايد جوانمردانه ميمرد نه اينكه خودش را تسليم دشمن كند و به پيام آوران نامه گفت به او بگويند حيف از نان من كه بر تو است . در چند روز بعد مادر و  زن و برادرش دستگير شدند و بابك به تنهايي مجبور به فرار به ارمنستان كرد . افشين كه براي دستگيري بابك جايزه هاي زيادي گذاشته بود مردم را به فروختن بابك تحريك كرد . و در نهايت يكي از كشاورزان كه رخت و لباس برازنده و شمشير زرين او را ديد متوجه شد او شخص معمولي نيست و احتمالا بابك خرمدين است و در نتيجه او را به منزل دعوت كرد و بابك كه خسته از راه و جنگ و زندگي ، دعوتش را پذيرفت و بعد سراغ كشيش شهر رفت و او را خبر داد و در نتيجه كشيش بعد از چند روز پذيرايي از بابك و جلب اعتماد وي محل او را به افشين اطلاع داد و در نتيجه بابك دستگير شد . سپس او را دست بسته به قرارگاه افشين بردند و در بين راه مردم جمع شده بودند و از دستگيري رهبر محبوبشان شيون ميكردند و بر سر ميزدند . سپس خليفه جايزه بزرگي به افشين داد و دستور داد تا بابك را به سامرا منتقل كنند و او را در لباسي زنانه و حنا كرده همراه با نقش و نگار در شهر گرداندند تا درس عبرتي براي ديگران شود تا از وطن خودشان دفاع نكند و سپس مراسم اعدام او با هياهو و شلوغي زيادي آماده اجرا گشت . « ابن الجوزي » مينويسد : معتصم در كنار بابك نشست و گفت تو كه اينهمه استقامت و مبارزه كردي حالا مشخص خواهد شد كه چقدر تحمل داري . بابك نيز گفت : خواهيم ديد . چون يك دست بابك را با شمشير زدند خون از بازوانش فوران كرد و او صورتش را از خون دستانش رنگين كرد . خليفه پرسيد چرا چنين كردي ؟ بابك گفت : وقتي دستهايم را قطع كردي خون بدنم خارج مي شود و چهره ام زرد رنگ و آنگاه تو خواهي گفت كه چهره من از ترس مرگ زرد شد و من مايل نيستم چهره زرد رنگ مرا اعراب ببينند . سپس پاهاي بابك قطع شد و شكمش را دريدند و در نهايت سر از بدنش جدا كردند و بدن بابك را بر روي چوبه دار بلند در سامرا قرار دادند و سرش را خليفه براي عبدالله طاهر به خراسان فرستاد . اعدام بابك چنان مهم بود كه در محل دارش تا چند قرن به نام « خشبه بابك » ( چوبه دار بابك ) شهرت همگاني داشت . برادر بابك نيز مانند وي طبق گفته طبري تكه تكه شد و او هم مانند برادر بدون فرياد و شيوني از دنيا رفت . هم اكنون مراسم يادبود اين سردار در شهر كليبر در آذربايجان بر فراز كوهي كه قلعه  او هم آنجا قرار دارد همه ساله گرامي داشته ميشود . بدين گونه بابك خرمدين بعد از 22 سال مبارزه پرافتخار براي كشورش كه در تمام جنگهابا اعراب پيروز بيرون مي آمد با توطئه يك ايراني فراري و مردم ناسپاس گرفتار شد و زندگي وطن پرستانه اش به پايان رسيد
 
درود بر كشته شدگان در راه سربلندي وطن


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








برچسب ها : باباك, بابك خرمدين,